با ساخت سد ایلیسوامیدی بهاحیای هورالعظیم نیست فاجعه زیستمحیطی در انتظار مردم جنوب و غرب ایران
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۴۶۷۳۶
یک پژوهشگر محیط زیست معتقد است با ساخت سدهای متعدد ترکیه بر روی دجله و فرات و افزایش بیابان زایی در منطقه،جنوب و غرب ایران غیر قابل سکونت خواهد شد.
بهگزارشایلنا از رشت،مسئولان کشور ما معتقدند منبع 80 درصد از ریزگردهایی که زندگی بخشی از هموطنانمان را با مشکل مواجه کرده،خارجی است. با نگاهی به جغرافیای منطقه در مییابممنشأ اصلی گرد و غباری که هر هرازگاهی آسمان شهرهای ایران را تیره می کند در خاک عراق است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخش عظیمی از منابع آبی کشور عراق از طریق رودهای دجله و فرات تأمین میشود؛ رودهایی که سر منشأ آن رشته کوههای ترکیه است. در سالهای گذشته کشور ترکیه در غالب پروژه بزرگی به نام GAP تاکنون 15 سداحداث کرده که بزرگترین آن سد آتاتورک است. سدی که با بهره برداری از آن زمینهای کشاورزی زیادی در عراق به بیابان تبدیل شد و حالا بستری برای شکلگیری زیرگرد هاست.اما ماجرا همینجا تمام نمیشود چرا که پروژه گپ شامل 22 سد است که تاثیرات بسیار زیادی را بر محیط زیست منطقه از جمله ایران خواهد داشت.
ایلیسو یکی از سدهای بزرگی است که ساخت آن بر روی سرشاخههای دجله از سال 2006 آغاز شده و حالا مراحل پایانی آماده سازی را سپری میکند.
خبرنگار ایلنا برای آگاهی از تاثیرات سوء پروژه های سد سازی ترکیه و بالاخص سد ایلیسو بر منطقه، با خدیجه گلین مقدم، رئیس سابق دانشگاه فرهنگیان گیلان، پژوهشگر محیط زیستو مدیر کمپین مخالفان انتقال آب خزر به کویر به گفت وگو پرداخته که ماحصل آن را در زیر می خوانید:
*تاثیرات ساخت سد ایلیسو بر محیطزیست منطقه و بالخص ایران چیست؟ آیا باید منتظر فاجعه زیست محیطی باشیم؟
ترکیه در حال ساخت یک سد نیست. بلکه در حال اجرای یک ابر پروژه ای است به نام «گاپ». پروژه گاپ پروژه بسیار عظیمی است که در حدود ۶۰ سال قبل در ترکیه آغاز شده است. ابر پروژهای با دهها سد و طرح برای تولید برق که چندین استان و در حدود ۱۰% از خاک ترکیه را در بر گرفته است. این پروژه سالهاست که عملیاتی شده است. ولی چون سد ایلیسو بر روی دجله ساخته میشود و دجله و فرات تاثیرات زیست محیطی در محیط دارند. ایرانیان را نگران کرده است که این نگرانیبسیار بجاست. به طور کلی سدسازیها خسارات جبران ناپذیری بر محیط زیست و اکوسیستم می گذارند. هم اکنون در بسیاری از نقاط دنیا سدسازی منسوخ شده یا به ندرت به عنوان طرح مورد ارزیابی قرار می گیرد.
یک سد بسیار بزرگ در سال ۱۹۹۲ در ترکیه ساخته شد. این سد ظاهرا بر روی رود فرات زده شد و باید فقط عراق را تحت تاثیر قرار میداد. اما اینگونه نشد. سد آتاتورک که ظرفیت آن معادل صدها سد معمولی است، موجب شد بیابانزایی در عراق بیشتر شود. بیابانزایی در عراق موجب شد که جمعیت ایران در غرب کشور ما نیز گرفتار ریزگردهایی شوند . به عبارتی ۲۵ سال قبل سدی با حجم عظیم آبگیری بر روی رود فرات زده شد اما تبعات منفی زیست محیطی آن را کشورهای منطقه مانند عراق و ایران تحمل می کنند.
سد ایلیسو نیز از این قاعده مستثنی نیست. این سد قرار است بر روی رود دجله زده شود. رود خانه دجله در عراق نیز جریان دارد. این سد باعث خواهد شد بیش از نیمی از حجم آب دجله کاهش پیدا کند. با نگاهی به نقشه منطقه در مییابیم که سد ایلیسو در ترکیه بر روی رود دجله نه تنها عراق و ایران را تحت تاثیر قرار میدهد بلکه دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس و حتی اروپا را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. پیشبینی میشود ساخت سد ایلیسو که بیابانزایی در عراق را گسترش خواهد داد بر روی اروپا نیز تاثیرگذار خواهد بود. بی تردید میتوان گفت که اگر ترکیه بر روی دجله سد بسازد قطعا نیمی از ایران ویران میشود، زیرا گرد و خاک ناشی از خشک شدن رودخانه دجله و تشدید بیابانزایی در عراق وارد ایران شده و نیمه غربی و جنوبی کشور عملا غیرقابل سکونت خواهد شد که پیامدهای خطرناک آن مهاجرت، بیکاری و فقر و در نهایت هلاکت میلیون ها ایرانی در آینده خواهد بود.
*آیا ساخت سد بر رودخانههایی که از چند کشو عبور می کند قانونی است؟
بله قانونی است، منتها باید حقابه کشورها را رعایت شود. یعنی حجم آبی که به صورت عرفی وارد خاک کشور دیگر می شود باید توسط کشوری که می خواهد سد بر روی رودخانه بزند رعایت شود. گرفتن حقابه بستگی دارد به قدرت چانه زنی کشوری که در پایین دست قرار دارد. به عنوان مثال بر روی رودخانه هیرمند در افغانستان سد ساخته شده و باید حقابه ایران در نظر گرفته شود، اما عملا این اتفاق نیفتاد چون دیپلماسی ایران نتوانست با قدرت چانه زنی بالا وارد عمل شود . نتیجه آن خشک شدن رود هیرمند در ایران و دریاچه هامون شده که مشکلات زیست محیطی زیادی را رقم زده است.
*معاون وزیر خارجه ترکیه گفته ساخت این سد و اجرای پروژه گپ تاثیری بر اکوسیستم منطقه ندارد و انتقادها کارشناسی نیست. آیا شواهد و مستندات علمی برای اثبات اثرگذاری سوء ساخت این سد بر منطقه وجود دارد؟
ما نباید انتظار داشته باشیم که مسئولان ترکیه حرفی به غیر از تایید این پروژه بزنند. چون وجود سد حداقل در کوتاه مدت کاملا به نفع ترکیه است و موجب رونق اقتصادی در این کشور میشود. اگرچه در دراز مدت ممکن است تبعات زیست محیطی زیادی را به کشور ترکیه تحمیل کند. بهترین شاهد و سند زنده در این خصوص سد آتاتورک بر روی رود فرات است که طی ۲۵ سال توانست عراق را به کانون ریزگرد تبدیل کند.
*ساخت این سد ایلیسو چه تاثیری بر تالاب هورالعظیم خواهد داشت؟
با ایجاد سد ایلیسو دیگر امیدی به احیای هورالعظیم نخواهد بود. تمام تلاشهایی هم که اکنون رئیس سازمان محیط زیست خانم دکتر ابتکار برای احیای آن انجام میدهد و تا حدی هم موفق است، بیاثر خواهد شد. میدانید که هورالعظیم در جنوب کشور واقع شده است. اگر یادتان باشد تا همین چند سال پیش در این هور قایق حرکت می کرد. بسیاری از رزمندگان دفاع مقدس در این منطقه بر روی آب با دشمن جنگیدند. این منطقه نیزار بوده که این پوشش گیاهی موجب می شد هوای جنوب تلطف شود. اما طی دو سه سال گذشته هورالعظیم تبدیل شده به یکی از کانونهای ریزگرد در جنوب کشور که نفس مردم اهواز را بریده است. چرا این اتفاق برای هورالعظیم افتاده؟ یکی از دلایل مهم آن سد آتاتورک است که ۲۵ سال قبل در ترکیه بر روی رود فرات بسته شده است. این سد باعث شده بیش از ۵۰% از آب سرشاخههای آن که در ترکیه مستقر است وارد رود فرات نشده و عراق هر روز بیابانیتر شده با طبع هورالعظیم هم خشک شده است. این ریزگردها امروز برای ایران دردسر شده و نفس مردم جنوب کشور را قطع کرده است. باز میدانید که منشا ریزگردهایی که وارد ایران می شود کمتر از بیست درصد آن مربوط به داخل خاک ایران است. بقیه آن مربوط به عراق، عربستان حتی صحرای آفریقاست. بنابراین باتوجه به مشکلات عدیدهای که هم اکنون ریزگردها و خشکسالی ها در کشور ما ایجاد کردهاست، وزارت خارجه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سازمان محیط زیست به کمک NGO های کشور امروز باید اقدامات محکم و عاجلی در خصوص جلوگیری از ساخت سد ایلیسو بر روی رود دجله در ترکیه انجام دهند و سازمانهای جهانی را به میدان بیاورند تا جلوی ساخت سد ایلیسو گرفته شود. چنانچه سد ایلیسو بر روی رود دجله ساخته شود جنوب غرب آسیا و شرق اروپا با مشکلات شدید زیست محیطی روبرو خواهند شد.
*کم شدن آب ورودی به خلیج فارس و افزایش غلظت نمک در آن بر اثر ساخت سدهای ترکیه چه تاثیری بر آبزیان این خلیج خواهد گذاشت؟
هر موجود زنده ای اعم از حیوان یا گیاه تا درصدی از شوری را میتواند تحمل کند و اگر درجه شوری از حد مجاز بدن موجود بگذرد موجود خواهد مرد. خلیج فارس به دلیل اینکه خلیج است و مستقیم به اقیانوس وصل نیست هم اکنون نیز دچار مشکل است. نصب آب شیرین کنهای متعددی از سوی کشورهای خلیج موجب شده این خلیج گرمتر و شورتر شود. حالا با این مشکلاتی که وجود دارد اگر ورودی آب خلیج باز هم کاهش پیدا کند کل محیط زیست خلیج فارس و اکوسیستم گیاهی و جانوری آن نابود خواهد شد. به علاوه کاهش آب خلیج فارس موجب گسترش سواحل خواهد شد. میدانید که سواحل اطراف خلیج فارس سواحل شوری است. اگر سد ایلیسو احداث شود سواحل شور گسترش یافته و شوری چند برابری سواحل خطرات زیست محیطی زیادی را برای مردم جنوب ایجاد خواهد کرد.
*با توجه به اذعان سازمان ملل به اینکه در سال 2045 تقاضای آب در خاورمیانه 60 درصد افزایش خواهد یافت، آیا میتوان این اقدام ترکیه را یک برنامه سیاسی تلقی کرد؟
هم اکنون خاورمیانه با بحران آب روبرست. سالهاست که امنیت آب به خطر افتاده است و آب خود به یک موضوع امنیتی تبدیل شده است. خاورمیانه هم اکنون در حال تجربه جنگ آب در برخی نقاط به طور محدود است. میتوان گفت که اقدام ترکیه برای ساخت سد شائبه سیاسی هم دارد. بی تردید در یکی یا دو دهه دیگر با افزایش جمعیت و فشار بیشتر بر منابع آبی میزان تقاضا برای استفاده از آب چند برابر امروز خواهد شد. سد ایلیسو در آن زمان یعنی ۲۰۴۵ میتواند به عنوان منبع بزرگ اقتصادی برای کشور ترکیه محسوب شود. در آن زمان دولت ترکیه میتواند با بستهبندی و فروش آب به کشورهای خاورمیانه حتی ایران! میلیاردها دلار پول و سرمایه وارد کشور خود کند.
همانگونه که نفت امروزه قیمت گذاری جهانی میشود. مطمئن باشید در زمان موعود آب بسیار گرانتر از نفت به فروش خواهد رسید، زیرا بدون نفت میتوان زندگی کرد اما بدون آب هرگز. بنابر این ساخت سد ایلیسو نه تنها اقدام سیاسی از سوی دولت ترکیه محسوب میشود، بلکه اقدام اقتصادی نیز هست. چون برای ترکیه از نظر اجتماعی و اقتصادی سود آور است. در این خصوص دولت ایران و عراق و دولتهای خلیج نشین و اروپایی باید اعتراضاتشان را سازمان های جهانی برسانند تا جلوی ساخت سد ایلیسو گرفته شود.
گفت وگو از : الیاس بشری
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۴۶۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال خوش این روزهای نگین فیروزهای آذربایجان
دریاچه ارومیه به عنوان نگین منطقه آذربایجان پس از یک دوره خشکسالی و کاهش وسعت آبی، این روزها جان دوبارهای گرفته و امیدها برای احیای بزرگترین دریاچه داخلی ایران را زنده کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان شرقی، دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا، روزگاری زیستگاه ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۲۷ گونه پستاندار، ۲۶ گونه ماهی و هفت گونه دوزیست بود، اما همچون بسیاری از رودخانهها و تالابهای کشور در پی تغییرات اقلیمی و برداشت بیرویه از حوضههای آبریز از وسعت آن کاسته شد.
دریاچه ارومیه در سال ۱۳۴۶ بر اساس مصوبه شماره یک شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور، به عنوان منطقه حفاظت شده و طبق مصوبه شماره ۶۳ شورای عالی در سال ۱۳۵۴، به عنوان پارک ملی شناخته شد.
نگین فیروزهای آذربایجان در سال ۱۳۵۶ در زمره مناطق بینالمللی ذخیرهگاههای زیستکره جهانی به ثبت رسید و سال ۱۳۵۴ با ۱۰۲ جزیره که از سوی سازمان یونسکو ذخیرهگاه طبیعی جهان شناخته شده بود در کنوانسیون رامسر بهعنوان یکی از تالابهای بینالمللی به ثبت رسید و مؤسسه بینالمللی تالابها آن را به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای پرندگان معرفی کرده است.
دریاچه ارومیه جدای از تأثیرات زیستمحیطی، پیوند عمیق و ناگسستنی با احساسات و علایق مردم منطقه آذربایجان دارد، خواهرخواندگی تبریز و ارومیه را به اثبات میرساند و روزهای پرشور این دریاچه، روزهای خوش مردمان منطقه نیز خواهد بود.
طی سالهای اخیر، خشک شدن دریاچه ارومیه و تلاشهای ناکام سیاستگذاریهای زیستمحیطی، بحران خشکسالی نگین آبی آذربایجان را تبدیل به یک تهدید جدی کرده بود تا جایی که خبرهایی از مالچپاشی، استخراج نمک، تیتانیوم و لیتیوم به گوش میرسید که پس از مدتی تکذیب شد.
خشک شدن دریاچه شایعههای بزرگی با خود به همراه میآورد و اندوه خشکسالی دریاچه، به حدی جدی بود که تبدیل به یکی از دغدغههای اصلی روزمره مردم شده بود. این نگین آبی که از نظر سطح آبهای آزاد، بیستمین دریاچه جهان و به لحاظ وسعت و شوری پس از بحرالمیت قرار گرفته است، به شورهزاری هشت میلیارد تنی تبدیل شده بود که تهدیدی بزرگ برای زیستبوم منطقه بود و به خطر افتادن بهداشت و سلامتی مردم و نابودی کشاورزی را در پی داشت.
دریاچه ارومیه، پروندهای با جنبههای حقوقی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی است که بهدلیل مدیریت نادرست، حاشیههای زیادی را پشت سر گذاشته و به علت نبود اطلاعرسانی و شفافیت، با شایعات، تحلیلهای نادرست و نقدهای غیرمنصفانه زیادی مواجه بوده است.
اقدامات نرمافزاری و سختافزاری دولت، دو جنبه مکمل اقدامات پیشگیرانه خشکسالی دریاچهی ارومیه بودهاند که چالشهایی با خود به همراه داشتهاند و به نظر میرسد که اقدامات نرمافزاری در برخورد با مسئله دریاچه ارومیه باید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
حوضه آبریز ۵۲ هزار و ۴۷ کیلومتر مربعی دریاچه ارومیه که از ۶۰ رودخانهی فصلی، دائمی و دورهای سیراب میشود در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و کشور ترکیه قرار دارد. استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان به ترتیب باید سالانه یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون مترمکعب، ۳۹۴ میلیون مترمکعب و ۹۵۱ میلیون مترمکعب از حقابهی دریاچه ارومیه را تأمین کنند.
رودخانههای زولاچای، نازلوچای، روضهچای، شهرچای، باراندوزچای، گدارچای، مهابادچای، سیمینهرود، زرینهرود، لیلانچای، مردقچای، صوفیچای، قلعهچای، آذرشهرچای و آجیچای تأمین کننده نیاز دریاچه ارومیه است.
ارزشهای بومشناختی اهمیت ویژهای به موجودیت دریاچه ارومیه بخشیده و احیای آن چالشی فرامنطقهای است؛ این دریاچه این روزها و پس از یک دوره طولانی خشکسالی، همزمان با بارشهای زمستانه و بهاره جان دوباره گرفته و دلشورههای مردم را تا حد زیادی با آغوش گرم آب شورش به پایان رسانده است، اما این پایان ماجرا نیست و احیای دریاچه نیازمند راهکارهای طولانی مدت است.
انسداد چاههای غیرمجاز با هدف احیای دریاچه ارومیهچاههای غیرمجاز، تهدید جدی برای آبهای زیرزمینی تلقی میشود و یکی از دلایل اصلی خشکسالی در حوضه آبریز دریاچهی ارومیه است. آمار چاههای مجاز و غیرمجاز، همواره در هالهای از ابهام به سر میبرد و تنها راه احیای منابع آبهای زیرزمینی اعمال مقررات سختگیرانه در حفر و استفاده از این چاهها است.
با توجه به اظهارات دبیر کارگروه ملی نجات دریاچهی ارومیه، ۷۳ هزار حلقه چاه غیرمجاز و ۴۰ هزار حلقه چاه مجاز در حوضهی آبخیزداری دریاچه ارومیه وجود دارد.
یوسف غفارزاده، مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی انسداد چاههای غیرمجاز را ضرورت احیای دریاچه ارومیه میداند و میگوید: در حوزه استحفاظی استان، ۱۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه وجود دارد که تاکنون انسداد ۸۶۵۲ حلقه چاه با هماهنگی دادستانی مرکز استان و نیروی انتظامی اجرایی شده است.
وی با اشاره به مسدودسازی ۹۱۲ حلقه چاه غیرمجاز در سال گذشته، ادامه میدهد: تاکنون ۴۶ درصد چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه با حکم قضائی مسدود شده و لازم است نسبت به مسدودسازی سالانه ۲۰۰۰ حلقه چاه غیرمجاز اقدام شود.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی تصریح میکند: صرفهجویی ۴۰ میلیون مترمکعبی آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از مهر سال گذشته و بر اساس تصمیم ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده که با قطع اضافه برداشتهای چاههای دارای کنتورهای هوشمند عملی شده است.
غفارزاده همکاری سازمان جهاد کشاورزی را در این زمینه ضروری میداند و خاطرنشان میکند: احیای دریاچه ارومیه نیازمند عملکرد جدی دستگاههای اجرایی و نظارتی با هدف مسدودسازی چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه است.
وی با اشاره نصب کنتورهای هوشمند در چاههای مجاز اطراف دریاچه ارومیه، اظهار میکند: فرهنگسازی و پرهیز از حفر چاههای غیرمجاز چه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و چه در مناطق دیگر با هدف جلوگیری از هدررفت آبهای زیرزمینی نیازمند یک حرکت اجتماعی است تا ضریب خطر بحرانهای خشکسالی در آینده کاهش پیدا کند.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست نیز با اشاره به چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه، تاکید میکند: کشاورزی در این منطقه با برداشت غیرمجاز آب از منابع زیرزمینی انجام میشود و تعداد زیادی چاه غیرمجاز در این منطقه حفر شده است.
وی با اشاره به اما و اگرهای وجود چاههای مجاز، میگوید: برداشت آب توسط پمپ و ایجاد کانال برای انتقال آب به زمینهای کشاورزی در این منطقه انجام و تا حد امکان از این کار ممانعت میشود.
خط قرمز تهدید کمربند سبز اطراف دریاچهیکی دیگر از عوامل کم آب شدن دریاچه ارومیه، توسعه بی رویه بخش کشاورزی است؛ توسعه ۱۴۰ هزار هکتاری باغات استان آذربایجان غربی به جای مدیریت مصرف، روند مصرف آب در باغات استان افزایش داشته است و ۵۷ درصد منابع آبی کشاورزی توسط سه محصول سیب، یونجه و چغندرقند مصرف میشود.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست با ابراز نگرانی از توسعه کمربند سبز پیرامون دریاچه ارومیه، تاکید میکند: با وجود شرایط بسیار بدِ آبی و خشکسالی طی سالهای اخیر، توسعه کشاورزی در باغاتی که در اطراف دریاچهی ارومیه با بیشترین مصرف آب کمترین بهرهوری قرار دارند، ادامه داشته است.
وی اضافه میکند: وزارتخانههای ذیربط از وزارت نیرو و وزارت کشاورزی گرفته تا مردم، باید در این زمینه احساس تکلیف کنند، چراکه شرایط کنونی منجر به احیای دریاچه ارومیه نخواهد شد.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به ضرورت طرح رویکرد علمی در خصوص دریاچه ارومیه، اظهار میکند: وزارت کشاورزی مکلف شده است تا این موضوعات را دنبال و سند الگوی کشت را برای تمام حوضهها عملیاتی کند. وزارت نیرو نیز باید برای تأمین منابع آبی کشاورزی قانون را مدنظر قرار دهد.
ذوالجودی ادامه میدهد: وزارت کشاورزی، اولین وزارتخانهای است که تأثیرات مثبتی در حوضه آبخیزداری دریاچهی ارومیه دارد و با سیاستگذاریهای علمی باید کشاورز را به خودداری از کشت بعضی محصولات یا اجتناب از توسعه کشت تشویق کند.
وی میگوید: احیای دریاچه ارومیه به مرور زمان محقق خواهد شد و شرایط همه تالابها از جمله دریاچه ارومیه تا شش سال دیگر و به مرور بهتر خواهد شد.
وضعیت فعلی، نتیجه دو دهه غفلت استحداکثر تراز مشاهداتی دریاچه ارومیه به سال ۱۳۷۴ بازمیگردد که تراز آب دریاچه از سطح آبهای آزاد به بیش از یک هزار و ۲۷۸ متر میرسید و با مساحت ۵۷۳۰ کیلومترمربعی دریاچه و بر اساس برداشت ماهوارهای بیش از ۳۶ میلیارد مترمکعب آب در دریاچه وجود داشت.
حداقل تراز برای بقای دریاچه یک هزار و ۲۷۴ متر از سطح آبهای آزاد است که برای رسیدن به این تراز به حجمی معادل ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز است.
مالک رحمتی، استاندار آذربایجانشرقی در خصوص اهمیت احیای دریاچه ارومیه بهعنوان مسئلهای ملی، میگوید: نگاه ما برای احیای دریاچه ارومیه، رویکرد و نگاهی ملی است و با تمام توان برای احیای آن تلاش میکنیم تا با مشکلات زیستمحیطی مواجه نشویم.
وی وضعیت کنونی دریاچه ارومیه را نتیجه دو دهه غفلت میداند و عنوان میکند: احیای دریاچه زمانبر خواهد بود و در این راستا افتتاح و بهرهبرداری انتقال آب سد کانی سیب و تکمیل خط انتقال پساب تصفیهخانه تبریز که حیات تازهای به دریاچه بخشیده، عملی شده است.
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به لزوم شتابدهی به پروژههای در حال اجرا، تاکید میکند: تمام امکانات دانشگاههای دو استان آذربایجانشرقی و آذربایجانغربی و دانشکدههای علمی ملی پای کار است تا با بهرهمندی از خرد جمعی برای احیای دریاچه ارومیه موفقتر عمل کنیم.
رحمتی با تاکید بر مدیریت منابع آبی، اظهار میکند: با توجه به لزوم تغییر الگوی کشت، متناسب با اقلیم طبیعی و منابع آبی، کشاورزی سنتی دیگر کارساز نیست و اصلاح الگوی کشت، استفاده از آبیاریهای نوین، اصلاح بذر و استفاده از دانش و علوم روز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه باید مدنظر باشد.
سهم پایدار تبریز در تأمین حقابه دریاچه ارومیهانتقال پساب تصفیهخانهها، راهکاری پایدار برای تأمین حقابه دریاچه ارومیه است و تمرکز بر تصفیه فاضلاب در مصوبات احیای دریاچه ارومیه مورد تأکید بوده است. مطابق طرح ستاد احیای دریاچه ارومیه، ۱۲ تصفیهخانه با حجم تولید پساب ۳۰۲ میلیون و ۳۰۰ هزار متر مکعب در احیای دریاچه نقش خواهد داشت.
پسابها یا به صورت مستقیم به دریاچه سرریز میشود یا با هدف تعادلبخشی و جایگزینی منابع آب زیرزمینی استفاده میشود و یا به مصرف صنایع میرسد تا جایگزین مصرفی صنایع از رودخانهها باشد و آب رودخانهها به دریاچه منتقل شود.
محمد خانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی تاکید میکند: سالانه ۸۵ میلیون مترمکعب پساب تصفیهشده شهر تبریز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی میشود.
وی ۹۰ درصد پساب تصفیه شده تبریز را سهم دریاچه ارومیه میداند و ادامه میدهد: پساب تصفیه شده تبریز سهم بسیار ناچیزی در احیای دریاچه ارومیه دارد.
رهاسازی روزانه ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه ارومیهمحمدصادق معتمدیان، دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با اشاره به بارشهای اخیر و رهاسازیهای آب سدها، میگوید: وضعیت دریاچه ارومیه رو به بهبود است.
وی تصریح میکند: تراز فعلی دریاچه ارومیه به یک هزار و ۲۷۰ متر و ۳۸ سانتیمتر رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، افزایش هفت سانتیمتری داشته و این تراز نسبت به آغاز سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۲) ۵۵ سانتیمتر بیشتر است.
دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه از افزایش ۳۵۰ کیلومترمربعی وسعت دریاچه نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر میدهد و اضافه میکند: وسعت دریاچه ارومیه در حال حاضر یک هزار و ۵۰۰ کیلومترمربع است.
معتمدیان خاطرنشان میکند: دریاچه ارومیه، یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون مترمکعب آب دارد که بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب بیشتر از زمان مشابه سال گذشته است و ورودی آب به دریاچه ارومیه در حال حاضر ۴۱۱ مترمکعب در ثانیه است.
وی در خصوص آغاز رهاسازی آب از سدهای استان آذربایجانغربی از آذر سال گذشته، میگوید: روزانه حدود ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه رهاسازی میشود.
اینروزها، دریاچه ارومیه به مردم لبخند میزند و با رهاسازی آبها و حقابهها، میزبان مردم در آبهای شور خود شده است و ساکنان شهرهای دور و نزدیک برای دیدنش لحظهشماری میکنند.
سیاستهای احیای دریاچه نه به صورت موقت، بلکه باید به عنوان راهکاری مداوم و مستمر دنبال شود تا نمک بر زخمهای دریاچه نپاشند و ارومیه پناهگاه مردمی باشد که با خشکسالیاش اندوهگین و با جانگرفتنش سرزنده میشوند و به ساحلش پناه میآورند.
چنانچه سیاستهای فعلی که منجر به احیای دریاچه شده است، ادامه نداشته باشد، باز هم خشکسالی و دیگر تهدیدات زیستمحیطی گریبانگیر منطقه آذربایجان خواهد بود و زخمهای بیشمار بر تن عریان دریاچه ارومیه خواهد نشست.
کد خبر 743948